کاوش موضوع هنر اسلامی
صفحه اصلی
هنر اسلامی
هنر اسلامی شامل هنرهای تجسمی خلق شده در دنیای اسلام میباشد. هرچند ممکن است این هنرها در مواردی با تعالیم و شریعت اسلام انطباق نداشته باشد ولی تأثیر فرهنگ اسلامی و منطقهای در آن بهخوبی نمایان است. هنر اسلامی یکی از دورانهای شکوهمند تاریخ هنر و یکی از ارزشمندترین دستاوردهای بشری در عرصه هنری بهشمار میآید و شامل انواع متنوعی از هنر همچون معماری اسلامی، خوشنویسی، نقاشی، سفالگری، قالیبافی، فرش بافی، گلدوزی اسلامی و مانند آنها میشود.
بعد از ظهور اسلام، این دین از نظر اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بر جامعهها تأثیر گذاشت. هنر نیز تحت تأثیر این دین در این جامعهها دچار تغییر و تحولاتی شد و با نام جدید هنر اسلامی شناخته شد.
هنر اسلامی هنری نیست که فقط به مسائل مذهبی اسلام ارتباط داشته باشد. اصطلاح «اسلامی» نه تنها به مذهب، بلکه به فرهنگ غنی و متنوع مردمان سرزمینهایی که آیین اسلام در آن رواج دارد نیز اشاره میکند. هنر اسلامی غالباً عناصری غیرمذهبی را که توسط برخی از علمای اسلامی حرام شمرده نشده نیز دربر میگیرد همچنین بهآن دسته از مفاهیم و موارد هنری که در درون جوامع اسلامی تحت تأثیر عوامل منطقهای و فرهنگ بومی به وجود آمدهاست نیز هنر اسلامی گفته میشود. در واقع برخلاف هنر قرون وسطایی اروپا که میتوان آن را هنر دینی توصیف کرد، در هنر اسلامی لزوماً شاهد تأثیرگذاری اندیشهٔ دینی نیستیم.
هنر اسلامی در ابتدا با الهام از هنر رومی، هنر مسیحی ابتدایی (به خصوص هنر بیزانسی) و هنر ساسانی توسعه یافت، و بعدها از هنر عشایری آسیای مرکزی نیز الهام گرفت. هنر چینی در نقاشی اسلامی، سفالگری و منسوجات اسلامی نقشی سازنده داشتهاست.
در میان آیات قرآن یا تعالیم شخص پیامبر اسلام به موارد کمی دربارهٔ هنر برمیخوریم. بازنمایی تصویری موجودات زنده در قرآن بهصراحت منع نشده، با این وجود بسیاری از مسلمانان ترسیم چهرهها و موجودات زنده را خطری به سوی بتپرستی بهشمار میآوردند و گناه میدانستند؛ بنابراین هنر اسلامی اغلب بر خلق زیبایی با نقوش انتزاعی و استفاده از حروف، متمرکز بودهاست. و به دلیل محدودیت نسبی سایر هنرها همچون نقاشی، مجسمهسازی، موسیقی، و حتی گاهی، حرام شمردن آنها مسلمانان به توسعه سبکهای مختلف در زمینههایی انتزاعی سوق داده شدند.
عمدهٔ مسلمانان تصویرگری چهره پیامبر اسلام را مردود میشمردند و حتی گاهی تصویرگری جانداران و انسان نیز مورد قبول بخشی از مسلمانان نبود. با این وجود همواره در سرزمینهای اسلامی تصاویری از انسان و موجودات زنده دیگر نقش میشد و به مواردی از تصویرسازی چهره پیامبر نیز برمیخوریم. افزون بر منع تصویرسازی چهره پیامبر، مفهوم و تصویر ذهنی خداوند به صورتی که در آیین هندو و مسیحیت رایج است در اسلام مرسوم نبود.
این همه به علاوهٔ دلایل اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی و رقابت با تمدنهای دیگر موجب شد تا هنرمندان و هنرپروران در سراسر سرزمینهای اسلامی به اشکالی از هنرهای انتزاعی مانند خوشنویسی، نقوش هندسی یا اسلیمی و معماری توجه ویژه داشته باشند.
هنر اسلامی بسیار محدودتر از هنر مسیحی یا بودایی است که مشخصاً فرمهایی از هنر - اعم از مجسمه، نقاشی، موسیقی یا رقص - را به کلیسا یا معابد میکشاند. ثروت عکاشه محقق مصری مینویسد: «نقاشی دینی در دورههای نخستین اسلامی، از آن استقبال و تشویقی که نزد بوداییان و مسیحیان معمول بود، بهرهای نداشت. مساجد از تصاویر دینی خالی بود و از نقاشی برای آموزشهای دینی و پرورش اعتقادات مذهبی، تا پیش از سده ۸ ه.ق/۱۴ م استفاده نمیشد»
در هنر اسلامی به عناصر تکرار شونده زیادی برمیخوریم مانند استفاده از طرحهای هندسی یا ترسیمی انتزاعی از گل و گیاه که به اسلیمی معروفند. نقوش اسلیمی در هنر اسلامی اغلب به عنوان نمادی از طبیعت بیکرانی بهکار میرود که مخلوق خداست. گاهی نقوش اسلیمی تکراری عمداً توسط هنرمند با نقص طراحی شدهاند تا نشان دهند ایجاد کمال تنها خاص خداوند است، هرچند این نظریه مورد قبول همگان نیست.... بیشتر در ویکی پدیا